تحلیل ریشههای قومی ابونصر فارابی: بررسی انتقادی منابع و پایان دادن به تحریفات ناسیونالیستی
چکیده
این پژوهش به بررسی دقیق و مستند ریشههای قومی ابونصر محمد بن طرخان بن اوزلوغ فارابی (۸۷۰-۹۵۰ م)، یکی از بزرگترین فیلسوفان و دانشمندان تاریخ اسلام میپردازد. با وجود شواهد متقن تاریخی از تبار ترک وی، در سالهای اخیر شاهد ادعاهای بیاساسی از سوی برخی جریانهای ناسیونالیست هستیم که او را به قوم فارس منسوب میکنند. این مقاله با تکیه بر تحلیل انتقادی منابع معتبر قرون میانه و یافتههای پژوهشهای آکادمیک معاصر، به این تحریفات پاسخ میدهد. با ارائه شواهد نسبشناختی، قرائن فرهنگی و اجماع مورخان، این پژوهش بهروشنی نشان میدهد که فارابی از تبار ترک بوده و هرگونه ادعای مخالف، فاقد بنیان علمی و منطقی است. هدف از این تحقیق، مقابله با سیاسیسازی تاریخ و بازگرداندن اعتبار علمی به پژوهشهای تاریخی است.
کلیدواژهها: فارابی، تاریخ علم اسلامی، قومیت، ناسیونالیسم، تحریف تاریخی، تبار ترک، منابع اولیه
۱. مقدمه: اهمیت واکاوی یک واقعیت تاریخی
در دنیای امروز، میراث فکری شخصیتهای تاریخی، گاهی دستخوش تفسیرهای سیاسی و قومگرایانه قرار میگیرد. این پدیده، بهویژه در مورد شخصیتهایی مانند ابونصر فارابی که متعلق به چندین سنت فکری هستند، به وضوح دیده میشود. با وجود مستندات تاریخی فراوان، مناقشات قومی بر سر ریشههای او همچنان ادامه دارد. این بحث تنها یک مسئله آکادمیک نیست، بلکه مصداق نوعی بازنویسی سیاسی تاریخ است که میتواند به هویتزدایی از میراث فکری اقوام دیگر منجر شود. بنابراین، بررسی دقیق این موضوع بر اساس روششناسی علمی، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است.
۲. روششناسی پژوهش
این تحقیق بر پایه تحلیل انتقادی منابع اولیه تاریخی بنا شده است. اعتبار منابع بر اساس نزدیکی زمانی به دوره حیات فارابی، اجماع مورخان همعصر، و نیز بیطرفی نویسندگان آنها مورد ارزیابی قرار گرفته است. علاوه بر این، شواهد نسبشناختی (تحلیل نامها)، قرائن فرهنگی و نتایج پژوهشهای آکادمیک معاصر نیز به عنوان ابزارهای مکمل در این مطالعه به کار گرفته شدهاند.
۳. شواهد تاریخی: اجماع قاطع منابع اولیه
بخش قابلتوجهی از شواهد دال بر تبار ترکی فارابی، در متون مورخان و دانشمندان برجسته قرون اولیه اسلامی یافت میشود. این منابع، که اغلب نزدیک به زمان زندگی او نوشته شدهاند، از اعتبار ویژهای برخوردارند و یک اجماع تاریخی را شکل میدهند.
* گواهی ابن خلّکان: ابن خلّکان (۱۲۰۳-۱۲۸۲ م)، مورخ و ادیب مشهور، در یکی از معتبرترین آثار خود، وفیات الأعیان، بهصراحت به تبار فارابی اشاره میکند:
> “أبو نصر محمد بن محمد بن طرخان الفارابی التُرکی… وکان رجلاً ترکیاً”
> این عبارت با تأکید مضاعف “رجلاً ترکیاً” هرگونه ابهام را از بین میبرد و مهمترین سند در این زمینه است.
* اجماع مورخان معاصر: مورخان دیگری که در همان دوران یا کمی پس از آن زیستهاند، همین دیدگاه را تأیید میکنند. از جمله:
* ابن ابی اُصیبعه (عیون الأنباء): در شرح حال فارابی، او را “ترک” مینامد.
* یاقوت حموی (معجم البلدان): زادگاه او، فاراب، را بخشی از “بلاد ترک” میداند.
* قفطی (إخبار العلماء): در دستهبندی خود، او را در میان حکمای ترک جای میدهد.
* ابن ندیم (الفهرست): در فهرست علمای ترک، نام فارابی را ثبت کرده است.
این اجماع گسترده نشاندهنده یک واقعیت تاریخی پذیرفتهشده در آن زمان است و هرگونه ادعای مخالف را تضعیف میکند.
۴. شواهد نسبشناختی، فرهنگی و تأییدات آکادمیک
علاوه بر گواهیهای مستقیم، شواهد دیگری نیز وجود دارند که فرضیه تبار ترکی فارابی را تأیید میکنند.
* شواهد نسبشناختی: تحلیل نامهای خانوادگی فارابی، بهویژه نام پدر و جد او، شواهد قاطعی ارائه میدهد:
* “طرخان”: نام پدر او، یک عنوان باستانی و نظامی در میان اقوام ترک بود که به معنای «فرمانده» یا «رئیس قبیله» به کار میرفت. این نامگذاری، نشاندهنده موقعیت اجتماعی برجسته خانواده در جامعه ترکی است.
* “اوزلغ”: نام جد فارابی، یک نام کاملاً ترکی و به معنی “نیک سرشت ” است و هیچ نمونه مشابهی در فرهنگهای فارسی یا عربی ندارد.
* شواهد فرهنگی:
* پوشش سنتی: گزارشهای تاریخی حاکی از آن است که فارابی تا پایان عمر، لباس سنتی اقوام ترک را بر تن میکرد. در آن دوران، لباس بهعنوان نمادی مهم از هویت قومی شناخته میشد و این انتخاب، نشاندهنده تعلق عمیق او به فرهنگ خود است.
* محل تولد: فاراب (در قزاقستان امروزی)، در قرن دهم میلادی، در قلب قلمرو قبایل ترک قارلُق واقع شده بود و از مراکز مهم فرهنگی و سیاسی آنها به شمار میرفت.
* تأییدات آکادمیک معاصر: پژوهشهای آکادمیک جدید نیز بر این واقعیت تاریخی صحه میگذارند:
* دیمیتری گوتاس (Dimitri Gutas): در اثر برجسته خود، Greek Thought, Arabic Culture، با اشاره به پیشینه فرهنگی-قومی فارابی، او را در بستر آسیای مرکزی و تمدن ترک-اسلامی قرار میدهد.
* زکی ولیدی طوغان (Zeki Velidi Togan): این مورخ برجسته ترک، فارابی را به عنوان یکی از مهمترین شخصیتهای تاریخ عمومی ترک مورد بحث قرار داده است.
* دانشنامههای معتبر: دانشنامههایی چون Britannica و Encyclopaedia Islamica نیز بر اساس منابع اولیه، فارابی را از تبار ترک میدانند و این دیدگاه به عنوان یک حقیقت پذیرفتهشده در محافل علمی جهانی مطرح است.
۵. تحلیل انتقادی ادعاهای مخالف
ادعای فارس بودن فارابی معمولاً بر دو دلیل اصلی مطرح میشود که هر دو قابل نقد هستند:
* استدلال زبانی: این ادعا که تسلط فارابی بر زبان فارسی نشانه قومیت اوست، منطقاً نادرست است. در آن دوره، زبان فارسی به دلیل گستردگی و غنای ادبی، به زبان میانجی علمی و فرهنگی در منطقه تبدیل شده بود. همانطور که در عصر حاضر، تسلط یک دانشمند ترک ایرانی بر زبان فارسی، او را فارستبار نمیسازد، استفاده فارابی از زبان فارسی نیز دلیلی بر فارس بودن او نیست.
* انگیزههای ناسیونالیستی: بخش عمدهای از این ادعاها ریشه در تلاش برای ملیسازی میراث فرهنگی دارد. این رویکرد، در پی ایجاد یک روایت تاریخی یکپارچه و قوممحور است که در آن، تمامی شخصیتهای بزرگ منطقه به یک قوم خاص نسبت داده میشوند.
۶. نتیجهگیری: بازگشت به حقیقت تاریخی
این پژوهش با ارائه شواهد مستند از منابع تاریخی و تاییدات آکادمیک، به این نتیجه قاطع میرسد که ابونصر محمد بن طرخان فارابی، فیلسوف بزرگ جهان اسلام، از تبار ترک بوده است. انکار این واقعیت، نه تنها مغایر با مستندات معتبر تاریخی است، بلکه به نوعی تحریف آگاهانه برای اهداف سیاسی و ناسیونالیستی محسوب میشود.
ضروری است که محققان، نهادهای علمی و رسانهها با ارجاع به منابع اولیه و اجتناب از رویکردهای قومگرایانه، به حفظ صداقت علمی و تاریخی پایبند باشند. احترام به حقایق تاریخی و هویت فرهنگی اقوام مختلف، سنگ بنای هرگونه گفتوگوی علمی و تفاهم بینفرهنگی است. فارابی متعلق به میراث بشری است، اما انکار ریشههای قومی او، تلاشی برای محو بخشی از هویت فرهنگی اوست که باید با آن مقابله کرد.
منابع و مراجع
الف. منابع اولیه (کلاسیک)
این منابع، آثاری هستند که در قرون وسطی و نزدیک به عصر فارابی نوشته شدهاند و اساس استدلالهای تاریخی این پژوهش را تشکیل میدهند.
* ابن خلّکان، احمد بن محمد. وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان. تحقیق: احسان عباس، دار صادر، بیروت، ۱۹۷۲. (منبع اصلی و قطعی)
* ابن ابی اُصیبعه، موفقالدین ابوالعباس. عیون الأنباء فی طبقات الأطباء. تحقیق: نزار رضا، دار مکتبة الحیاة، بیروت، ۱۹۶۵. (تأییدکننده تبار ترک)
* یاقوت حموی، شهابالدین ابوعبدالله. معجم البلدان. تحقیق: فرید عبدالعزیز الجندی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۹۹۰. (تعیین محل تولد در “بلاد ترک”)
* قفطی، جمالالدین ابوالحسن. إخبار العلماء بأخبار الحکماء. تحقیق: محمد علی الخنجی، مطبعة السعادة، قاهره، ۱۹۰۸. (تأییدکننده تبار ترک)
* ابن ندیم، محمد بن اسحاق. الفهرست. تحقیق: رضا تجدد، انتشارات اساطیر، تهران، ۱۹۹۹. (ذکر فارابی در فهرست علمای ترک)
ب. منابع تحلیلی (پژوهشهای معاصر)
این منابع، آثار پژوهشگران معاصر هستند که با بررسی منابع اولیه، به تحلیل و نتیجهگیری در مورد زندگی و قومیت فارابی پرداختهاند.
* گوتاس، دیمیتری (Gutas, Dimitri). Greek Thought, Arabic Culture: The Graeco-Arabic Translation Movement in Baghdad and Early ‘Abbasid Society. Routledge, London, 1998.
* والزر، ریچارد (Walzer, Richard). Al-Farabi and the Classical Heritage. In: R. Walzer, Greek into Arabic, Cambridge University Press, 1962.
* طوغان، زکی ولیدی (Togan, Zeki Velidi). Umumi Türk Tarihine Giriş (Introduction to General Turkic History). İstanbul, 1981.
* آتش، احمد (Ateş, Ahmet). Farabi’nin Hayatı ve Eserleri (Al-Farabi’s Life and Works). Türk Tarih Kurumu Yayınları, Ankara, 1995.
* سارتون، جورج (Sarton, George). Introduction to the History of Science. Vol. I, The Williams & Wilkins Company, Baltimore, 1927.
ج. دانشنامهها و مقالات معتبر
* دائرهالمعارف بزرگ اسلامی. (Encyclopaedia Islamica). مدخل “فارابی”.
* دانشنامه بریتانیکا. (Encyclopaedia Britannica). مدخل “Al-Farabi”.
* دانشنامه اسلام (The Encyclopaedia of Islam). چاپ اول و دوم. مدخل “al-Farabi”.
مرکز مطالعات اقتصادی و اجتماعی ملل ایران
زیر نظر: «آیدین عدالت»







