کودتای ۲۸ مرداد: قانونشکنی رژیم دیکتاتوری پهلوی، بهرهگیری از اوباش و خیانت به آرمانهای ملی
چکیده
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است که نهتنها دولت قانونی دکتر محمد مصدق را سرنگون کرد، بلکه روند نوپای دموکراسی و استقلال ملی را با خشونت، قانونشکنی و دخالت بیگانگان متوقف ساخت. این کودتا که با مشارکت مستقیم سازمان سیا (CIA)، سرویس اطلاعاتی بریتانیا (MI6) و دربار محمدرضا پهلوی طراحی و اجرا شد، نمونهای آشکار از فروپاشی حاکمیت قانون، فساد سیاسی و بهرهبرداری ابزاری از اوباش شهری برای سرکوب اراده مردم بود. این مقاله با تکیه بر اسناد آرشیوی، منابع ایرانی و نظریات اقتدارگرایی، به بررسی سه محور کلیدی میپردازد: نقض قانون و نهادهای مشروطه، استفاده از نیروهای لمپنیسم شهری، و پیامدهای داخلی و بینالمللی کودتا بر ساختار قدرت و افکار عمومی ایران.
کلیدواژهها
کودتای ۲۸ مرداد، محمد مصدق، رژیم پهلوی، اقتدارگرایی، قانونشکنی، اوباش سیاسی، دخالت خارجی، خشونت خیابانی، استعمار نفتی
مقدمه
کودتای ۲۸ مرداد نهفقط سرنگونی یک دولت، بلکه پایان یک مرحله تاریخی در روند رشد قانونگرایی، حاکمیت ملی و استقلال سیاسی در ایران بود. با سقوط دولت دکتر محمد مصدق – که نماد مردمسالاری، مقاومت در برابر استعمار و دفاع از قانون اساسی بود – مسیر سیاست ایران بهسوی دیکتاتوری مطلق سلطنت پهلوی منحرف شد. این رخداد، حاصل همافزایی سه نیرو بود: دخالت مستقیم بیگانگان، خیانت و جاهطلبی دربار، و بهرهبرداری عامدانه از اوباش و نیروهای لمپن برای مهندسی آشوب اجتماعی. مقاله حاضر، با بهرهگیری از منابع معتبر بینالمللی و داخلی، این ابعاد را تحلیل و پیامدهای بلندمدت آن را ارزیابی میکند.
۱. زمینههای تاریخی: از مشروطه تا کودتا
جنبش مشروطهخواهی در ایران، با هدف ایجاد حاکمیت قانون و کنترل قدرت سلطنت، بستری برای ظهور نهادهای انتخابی چون مجلس و دولت قانونی فراهم آورد. دکتر مصدق در همین چارچوب، نخستوزیر منتخب مجلس شورای ملی شد و با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در ۱۳۲۹، سلطه شرکت نفت انگلیس را به چالش کشید. اما مقاومت دربار، وابستگی شاه به سلطه خارجی و منافع استعماری انگلستان، زمینه را برای تضعیف تدریجی دولت قانونی فراهم کرد.
به روایت اسناد بریتانیا (TNA, FO 371/104561) و سیا (Wilber, 1954)، از سال ۱۳۳۰ به بعد، طرحریزی برای سرنگونی مصدق در لندن و واشنگتن آغاز شد. شاه نیز، که بارها در امور اجرایی کشور دخالت کرده و اصل تفکیک قوا را نقض کرده بود، با فشار خارجیها به مشارکت در کودتا ترغیب شد. عزل غیرقانونی مصدق در ۲۵ مرداد، بدون رأی عدم اعتماد مجلس، نشان داد که مشروطه عملاً به پایان رسیده است.
۲. بهرهگیری از اوباش: ابزار اقتدارگرایی در خیابان
یکی از ویژگیهای منحصر بهفرد کودتای ۲۸ مرداد، بهرهبرداری نظاممند از نیروهای اوباش، جاهلان و لمپنهای محلی برای ایجاد اغتشاش، حمله به نهادهای ملی و سرکوب خیابانی بود. این پدیده نهتنها یک اقدام تاکتیکی، بلکه نشانگر نقش لمپنیسم در سازوکار اقتدارگرایی پهلوی بود.
نقش شعبان جعفری و طیب حاجرضایی
شعبان جعفری (معروف به “شعبان بیمخ”)، از چهرههای معروف محلات تهران، بهعنوان بازوی اجرایی عملیات خیابانی کودتا عمل کرد. به گفته اسناد سیا (Wilber, 1954, pp. 65–67)، او و یارانش با بودجه مستقیم CIA و هماهنگی افسران درباری چون سرهنگ نصیری، به دفاتر حزب توده، جبهه ملی، و خانه مصدق یورش بردند.
طیب حاجرضایی، اگرچه در کودتا نقشی مبهم و غیرمستقیم ایفا کرد، اما بعدتر با قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در حمایت از روحانیت و مردم، به نماد لوطی تحولیافته تبدیل شد و رژیم پهلوی او را اعدام کرد.
این شبکه از اوباش، با تسهیل تردد، پخش شایعات، تخریب اموال عمومی و ایجاد رعب، فضایی ساختند که افکار عمومی گمان برد کودتا «خواست مردم» بوده است. چنین استفادهای از لمپنها، در ادبیات سیاسی با عنوان «خشونت غیررسمی سازمانیافته» شناخته میشود.
۳. دخالت بیگانه و همدستی سلطنت
عملیات آژاکس، نام رمزی کودتای طراحیشده توسط سیا و MI6، با همکاری فعال رژیم پهلوی اجرا شد. کرمیت روزولت، مأمور ارشد CIA، در خاطرات خود و در سند Wilber (1954) به صراحت از مذاکرات با محمدرضا شاه، زاهدی و دیگر افسران وفادار به سلطنت سخن میگوید. شاه که ابتدا از شکست کودتا میترسید، پس از تضمین حمایت آمریکا، به همکاری کامل تن داد.
اسناد منتشرشده از TNA نشان میدهند که هدف اصلی لندن، بازگرداندن دسترسی به منابع نفتی ایران بود. پس از کودتا، با امضای قرارداد نفتی ۱۳۳۳، شرکتهای غربی دوباره کنترل نفت ایران را در قالب یک کنسرسیوم به دست آوردند. این روند، یکی از روشنترین نمونههای وابستگی ساختاری قدرت سیاسی به منافع استعماری خارجی است.
۴. پیامدهای کودتا: سقوط دموکراسی، آغاز سرکوب
کودتای ۲۸ مرداد پیامدهایی فاجعهبار برای ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران داشت:
پایان یافتن تجربه دموکراسی پارلمانی
تأسیس ساواک (۱۳۳۵) و آغاز سرکوب گسترده
کنترل رسانهها و تعطیلی مطبوعات مستقل
اعدام و تبعید رهبران ملیگرا و مذهبی
افزایش شکاف ملت–دولت
رادیکالیزه شدن سیاست و شکلگیری زمینههای انقلاب ۱۳۵۷
به تعبیر یرواند آبراهامیان (2008)، این کودتا نهتنها حافظه ملی را جریحهدار کرد، بلکه باعث بیاعتمادی گسترده نسبت به سلطنت، غرب و نهادهای رسمی شد. شکست جنبش ملی، به جای خاموشی، منجر به رادیکال شدن بدنه جامعه و ظهور نیروهایی شد که بعدها ساختار سیاسی ایران را دگرگون کردند.
نتیجهگیری
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، از منظر حقوقی، سیاسی و اخلاقی، یک فاجعه تاریخی برای ملت ایران بود. این رخداد، که با توطئه بیگانگان، خیانت رژیم پهلوی و خشونت اوباش تحقق یافت، نهتنها جنبش ملی را شکست داد، بلکه اصول مشروطه، جمهوریت، و استقلال را لگدمال کرد. بهرهگیری رژیم از نیروهای لمپن بهعنوان بازوی سرکوب، نشانگر زوال مشروعیت سیاسی و فروپاشی اخلاقی حکومت بود. دیکتاتوری پهلوی، که بر پایه کودتا استوار شد، از آن پس با ساواک، سرکوب، و وابستگی، مسیر خود را تا انقلاب ۱۳۵۷ ادامه داد. بازخوانی این رخداد تاریخی، نه تنها برای فهم گذشته، بلکه برای عبرتآموزی نسبت به خطرات قانونشکنی، وابستگی سیاسی و خشونت سیاسی، ضرورت دارد.
منابع و مراجع
مصدق، محمد. (۱۳۶۴). خاطرات و تألمات مصدق. تهران: انتشارات علمی.
فخرایی، ابراهیم. (۱۳۵۸). خواب آشفته نفت. تهران: انتشارات جاویدان.
Wilber, D. (1954). Overthrow of Premier Mossadeq of Iran: November 1952–August 1953. CIA, Declassified.
Foreign Relations of the United States (FRUS), Vol. X. (1952–1954). U.S. Government.
The National Archives (UK), FO 371/104561, 104562, 104563.
Kinzer, S. (2003). All the Shah’s Men. Wiley.
Abrahamian, E. (2008). A History of Modern Iran. Cambridge University Press.
سرشار، هما (۱۳۸۲). خاطرات شعبان جعفری. تهران: نشر پارسه.








